particularly
معنی
منحصرا
سایر معانی: به ویژه، بخصوص، مخصوصا، بالاخص، جز به جز، قلم به قلم، به طور مبسوط، مشروحا، به طور فوق العاده، یک کاره، یکجور مخصوص، بطرز مخصوص، جزبجز
[فوتبال] مخصوصا
[ریاضیات] به ویژه
سایر معانی: به ویژه، بخصوص، مخصوصا، بالاخص، جز به جز، قلم به قلم، به طور مبسوط، مشروحا، به طور فوق العاده، یک کاره، یکجور مخصوص، بطرز مخصوص، جزبجز
[فوتبال] مخصوصا
[ریاضیات] به ویژه
دیکشنری
بخصوص
قید
exclusively, solely, particularly, individuallyمنحصرا
ترجمه آنلاین
به ویژه
مترادف
decidedly ، distinctly ، especially ، exceptionally ، explicitly ، expressly ، in particular ، individually ، markedly ، notably ، outstandingly ، peculiarly ، principally ، singularly ، specially ، surprisingly ، uncommonly ، unusually