unawares
معنی
بی خبر، ناگهان، ناخود اگاه، بی اطلاع، ناخود اگاهانه
سایر معانی: غیر عمدی، ناخودآگاهانه، بی توجه، غافل، ناآگاه، ناگهانی، غفلتا، ناگاه، یواشکی، سراسیمه
سایر معانی: غیر عمدی، ناخودآگاهانه، بی توجه، غافل، ناآگاه، ناگهانی، غفلتا، ناگاه، یواشکی، سراسیمه
دیکشنری
ناگهان
قید
suddenly, abruptly, unawaresناگهان
unawaresبی خبر
unawaresناخود اگاه
unawaresبی اطلاع
unawaresناخود اگاهانه
ترجمه آنلاین
بی خبر
مترادف
aback ، abruptly ، accidentally ، by accident ، by mistake ، by surprise ، carelessly ، ignorantly ، inadvertently ، mistakenly ، off guard ، short ، sudden ، surprisingly ، unconsciously ، unexpectedly ، unintentionally ، unknowingly ، unprepared ، unready ، unwittingly