تدفین طاقباز [باستانشناسی] نوعی تدفین درازکش که در آن جسد پشت بر خاک و رو به آسمان دارد
واژههای مصوب فرهنگستان
برپشت، بعقب برگشته، تاق باز سایر معانی: رجوع شود به: supine، بی حس، بی عاطفه، بی حال، سست
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بیحالی، سستی، بی حالتی، کندی، بیروحی
تنبلی، کاهلی
سست، کند، تنبل، بطی ء، عاطل، درخورد تنبلی، کندرو سایر معانی: تن آسا، تن پرور، هنجام، لتره، لش، کیار، سنگین و آهسته، رخوت انگیز، سست کننده، باکندی حرکت کردن، سست بودن
درازکش، متمایل، دمر سایر معانی: (خوابیده روی شکم و سینه) دمر، دمرو (در برابر: بر پشت یا طاقباز supine)، (با: to) متمایل (به)، مستعد، آماده، مهیا
خوابیده، برزمین گستر سایر معانی: لمیده، تکیه داده
بیدست وپایی، بی تدبیری
سست، تنبل، دیرپای، بی حال سایر معانی: کاهل، تن پرور، تن آسا، لش، لتره، کیار، عقب افتاده
سست، کودن، کند، تنبل، اهسته، تدریجی، اهسته کردن یا شدن سایر معانی: کند ذهن، کند هوش، دیر فهم، دیر آموز، پردرنگ، پر تعویق، آهسته، کندرو، یواش، کم سرعت، بطی (در برابر: تند fast)، کم اشتیاق، کم ...
ضعیف، لاغر، ناتوان، سست، کمرو، عاجز، کم زور، بی حال، چیز ابکی، کم دوام، کم بنیه سایر معانی: زبون، زار، لاجون، کم قوه، کم قدرت، ناچیز، کم استحکام، شل، رقیق، آبکی، (بازار سهام - قیمت ها - وضع ...
نوعی تدفین درازکش که در آن جسد پشت بر خاک و رو به آسمان دارد [باستانشناسی]