محرمانه سایر معانی: نهانی ,بطورپوشیده
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غیر قانونی، غیر مجاز، حرام، غیر مشروع، نا مشروع سایر معانی: غیرقانونی، نامشروع، غیرمجاز، حرام [کامپیوتر] غیر مجاز [حقوق] غیر قانونی، خلاف قانون، نامشروع
بی قرار، هرزه، پر شهوت، نرم، لیز، گریز پا سایر معانی: بی ثبات، لغزنده
محرمانه، خفا، سرپوشیده سایر معانی: در نهان، نهانی، مخفیانه
دزدکی، یواشکی، زیرجلکی سایر معانی: نهان، پنهان، مخفی، نهفته
نهانی، زیر جلی، فراروی سایر معانی: از زیر (با حرکت دست از زیر شانه یا مچ)، رجوع شود به: underhanded، حقه بازی، تقلب و تزویر، درنهان، به پنهانی