پست افزایندۀ ولتاژ [مهندسی برق] پست مبدل ولتاژی که ولتاژ خروجی آن بالاتر از ولتاژ ورودی آن است
واژههای مصوب فرهنگستان
شتاب دادن، سرعت دادن، تسریع کردن، شتاب کردن، شتاباندن، تند کردن، بر سرعت افزودن، تند شدن، تندتر شدن سایر معانی: شتابیدن، تندتر رفتن، سریع شدن، سرعت بخشیدن، وقوع چیزی راتسریع کردن، (اتومبیل) ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اصلاح کردن، بهتر شدن، بهتر کردن، چاره کردن، بهبودی یافتن سایر معانی: بهتر کردن یا شدن، بهبود یافتن، بهسازی کردن، بهساختن
ترقی، کمک کردن، بالا بردن، بالا رفتن، زیاد کردن، جلو بردن، ترقی دادن سایر معانی: (در بالا رفتن به کسی) کمک کردن، بالا کشیدن، به جلو راندن، دیگران را تشویق به کمک یا جانب داری از کسی یا چیزی ...
غنی کردن، پرمایهکردن، توانگر کردن، غنیساختن سایر معانی: پول دار کردن، ثروتمند کردن، دولتمند کردن، ارزشمند کردن، (ویتامین یا مواد مغذی یا کود و غیره) دادن به، بارور کردن، توانمند کردن [نساجی] ...
جان دادن به، روح بخشیدن، زنده شدن، تسریع شدن، تخمیر کردن، زنده کردن سایر معانی: زنده کردن یا شدن، جان تازه بخشیدن، احیا کردن یا شدن، به رواگ (رواج) در آوردن، برانگیختن، انگیزاندن، تحریک کردن ...
ترفیع، سرک، اضافه حقوق، زیاد کردن، ترقی دادن، بالا بردن، بیدار کردن، دفع کردن، تولید کردن، بوجود اوردن، پروردن، بار اوردن، برداشتن، بلند کردن، بالا کشیدن، بر پا کردن، بر افراشتن، پروراندن، ر ...