ameliorate
/əˈmiːljəˌret/

معنی

اصلاح کردن، بهتر شدن، بهتر کردن، چاره کردن، بهبودی یافتن
سایر معانی: بهتر کردن یا شدن، بهبود یافتن، بهسازی کردن، بهساختن

دیکشنری

بهبود یافتن
فعل
better, ameliorate, meliorateبهتر شدن
improve, better, ameliorate, amend, meliorateبهتر کردن
improve, reclaim, modify, correct, rectify, ameliorateاصلاح کردن
ameliorateچاره کردن
recover, recuperate, pick up, ameliorate, amend, betterبهبودی یافتن

ترجمه آنلاین

بهبود بخشد

مترادف

متضاد

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.