accelerate
معنی
سایر معانی: شتابیدن، تندتر رفتن، سریع شدن، سرعت بخشیدن، وقوع چیزی راتسریع کردن، (اتومبیل) گاز دادن، افزایش یافتن، جلو انداختن، بالا رفتن، تشدید کردن، برسرعت چیزی افزودن
[مهندسی گاز] شتاب دادن، تند شدن
[زمین شناسی] تندتر شدن .شتاباندن، تسریع کردن، تند کردن، شتاب دادن، بر سرعت (چیزی) افزودن، تند شدن،تسریع کردن، سرعت دادن ،سرعت گرفتن.
[حقوق] حال کردن دین، تسریع
[ریاضیات] تسریع کردن، تند شدن، شتاباندن، شتاب دادن، شتاب گرفتن