[عمران و معماری] میله شروع - میلگرد انتظار
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[برق و الکترونیک] مدار راه انداز
(عامیانه) اولا، قبل از هر چیز، مقدمتا
[معدن] راهانداز مغناطیسی (خدمات فنی)
[علوم دامی] پیش استارتر ؛ خوراکی پیش از آغاز تغذیه با استارتر به گوساله ها خورانده می شود .
شاگرد، کاراموز، خلیفه، شاگردی کردن سایر معانی: نوآموز، تازه کار، به شاگردی پذیرفتن، (در گذشته - نجاری و بنایی و غیره) شاگردی که قانونا موظف بود در مقابل خوراک و آموزش برای استاد خود رایگان ک ...
پر کار، سخت کوش، مشتاق و ساعی، (امریکا - خودمانی - معمولا با تداعی منفی) آدم پر جنب و جوش، دائم در تقلا، همیشه در تکاپو، بیش از حد مشتاق، کاسه گرم تر از اش
(ورزش) عضو تیم اول (در برابر: بازیکن یدک یا عضو تیم دوم)، دائمی، منظم، درجه یک
کاراموزی، تازه کار، مرحله تازه کاری سایر معانی: دوران نوآموزی، نوآموزی، تازه کاری، خامدستی، مبتدی، نوچه، noviciate مرحله تازه کاری
میخکش چکشی [حملونقل ریلی] اهرمی گُوهدار برای بیرون کشیدن میخ پابندی که با میخکش میلهای قابل بیرون کشیدن نیست ...
واژههای مصوب فرهنگستان
اواره، ولگرد سایر معانی: سرگردان
مبتدی، کاراموز، تازه کار، نوچه، نو اموز سایر معانی: خامدست