کینه، لجاجت، عداوت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[زمین شناسی] نوعی کانی - فرمول شیمیایی: BaFe++Si4O10
[حقوق] مهلت دادن، با تمدید مهلت موافقت کردن، تعلیق مجازات
[زمین شناسی] نوعی کانی - فرمول شیمیایی: PbWO4
تند، زننده سایر معانی: (رفتار و سخن) نیش دار، تلخ، پرطعنه، سوزان
تندی، رنجش، شدت سایر معانی: ترشرویی، تلخی، اوقات تلخی، خشونت، عصبانیت، نیش داری، زخم زبان
اگر چه، هر چند، گرچه، بااینکه سایر معانی: با وجود آنکه (در امریکا altho هم می نویسند) [فوتبال] اگرچه [ریاضیات] با آن که، هر چند، با این که
اصلا، اساسا، دربنیاد، درسرشت، قلبا
غیبت، غیبت کردن، پشت سرکسی سخن گفتن سایر معانی: غیبت (کسی را) کردن، پشت سر کسی حرف زدن، در غیاب کسی به او حمله کردن، گناه کسی را شستن، بدگویی کردن
مکی، استراحت سایر معانی: کسی که به گونه ی ویژه ای دم می زند، (خودمانی) کسی که با تلفن مزاحم دیگران می شود و به جای حرف زدن نفس بلند می کشد، هواکش، رطوبت زدا، تنفس (بین دو کلاس یا دو زمان پر ...
گربه صفت، شبیه گربه سایر معانی: گربه مانند، گربه ای، گربه سان، کاته (واحد وزن در برخی کشورهای آسیای شرقی - در چین یک کاته معادل است با 500 گرم و در سایر جاها برابر است با 680 گرم) ...