ابگوشت، ترید، خیس خوردن، جذب کردن، خیساندن سایر معانی: ترید (یا تلیت) کردن، (معمولا با: -up آبگونه را) در آشامیدن، پاک کردن، رشوه، باج سبیل، وسیله ی استمالت یا دلجویی، نان ترید (یا تلیت) شده ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[شیمی] ابر سیری
اسم خاص مونث (مخفف: sophie و sophy)
[زمین شناسی] نوعی کانی - فرمول شیمیایی: Zn2(SeO3)Cl2
(برخی دانشگاه های انگلیس) شاگرد، دانشجو، سفسطه گر، سفسطه باز
مصنوعی، تصنعی، غیر طبیعی، در سطح بالا، خبره وماهر، مشکل وپیچیده سایر معانی: فرهیخته، کارکشته، وارد، پخته، چشم و گوش باز، پیراسته، آگاه، بافرهنگ، بامعرفت، (از نظر فکری و فرهنگی) پرمایه، پیشرف ...
کمال، اغوا، تحریف، سفسطه، دلفریبی سایر معانی: (نادر) به کار بردن سفسطه یا روش های سوفسطایی، کار کشتگی، پختگی، پیراستگی (رجوع شود به: sophisticated)، مهارت
سوفکلس، سوفکل (نمایشنامه نویس یونانی)
دانشجوی سال دوم سایر معانی: (دانشگاه) دانشجوی سال دوم، سال دومی، (آمریکا - دبیرستان) دانش آموز کلاس دهم، کلاس دهمی، (برخی پیشه ها یا کارها) سال دومی، کسی که سال دوم کاری را می گذراند ...
صوفی، شخص عاقل سایر معانی: suf پسوندی بمعنی ' دانش ' و ' شناسی '، با خرد، داناsophy _پسوند: دانش، - شناسی، عقل [theosophy]
خواب کردن، ارام کردن، خنثی کردن
[زمین شناسی] سولفات مضاعف پتاسیم و منیزیم - سولفات مضاعف پتاسیم و منیزیم دارای 24 درصد K2O و 10 درصد mgo است این کود عمدتاً معدنی بوده و به لانگبینیت معروف است. از این کوه نیز به عنوان کلرور ...