نسبی، مربوطه، بترتیب مخصوص خود سایر معانی: خاص، مربوط به [ریاضیات] مربوط، مربوطه، منسوب، خود
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فردا سایر معانی: جداگانه، جداجدا، سواسوا، فردافرد، علیحده [ریاضیات] تنها
مختلف، متنوع، گوناگون، غیر متجانس، چندین، چند تا، جورواجو سایر معانی: چندسان، متفاوت، بسیارگان، رنگارنگ، الوان، چندرنگ، چندجنبه ای، چندبخشی، چندگونه، رجوع شود به: variant [برق و الکترونیک] م ...