separately
معنی
فردا
سایر معانی: جداگانه، جداجدا، سواسوا، فردافرد، علیحده
[ریاضیات] تنها
سایر معانی: جداگانه، جداجدا، سواسوا، فردافرد، علیحده
[ریاضیات] تنها
دیکشنری
بصورت جداگانه
قید
singly, separatelyفردا
ترجمه آنلاین
به طور جداگانه
مترادف
apart ، clearly ، definitely ، disjointly ، distinctly ، independently ، one at a time ، one by one ، personally ، severally ، singly ، solely