[نفت] نشت های گاز
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[عمران و معماری] پشتبند جلوگیری از تراوش
[خاک شناسی] شورنشت
[زمین شناسی] بند کنترل زهاب
افشاندن، تراوش کردن، بیرون آمدن سایر معانی: (از سوراخ یا بریدگی به بیرون تراویدن مثل عرق بدن) تراویدن، ترشح کردن، اشپیختن، تراواندن، (بو) متصاعد کردن، (بو) دادن، فرایاز کردن، ساطع کردن، از خ ...
صافی، شستن، از صافی گذراندن، صافی کردن سایر معانی: آب شویی کردن یا شدن (برای جدا کردن مواد معدنی و غیره)، فروشویی کردن، کانه شویی کردن، (خاک - در اثر آب شویی) مواد مغذی خود را از دست دادن، ف ...
ترشح، دفع، تراوش، اختفا، پنهان سازی سایر معانی: نهان سازی، مخفی سازی، نهفتگری
تراوش کردن، فرانشت کردن سایر معانی: ترازهیدن، ترازهش کردن