leach
معنی
سایر معانی: آب شویی کردن یا شدن (برای جدا کردن مواد معدنی و غیره)، فروشویی کردن، کانه شویی کردن، (خاک - در اثر آب شویی) مواد مغذی خود را از دست دادن، فرو شست شدن، (با گذراندن از شن یا خاک و غیره) پالودن، بیزیدن، پالاییدن، حل و شسته و برده شدن، (اسباب سرند مانندی که برای به دست آوردن قلیاب و غیره خاکستر در آن می ریزیدند و فروشویی می کنند) پالایه، رجوع شود به: leech
[عمران و معماری] فروشستن
[زمین شناسی] فرو نشستن
[آب و خاک] شستن