ازمایش، نمایش بر روی پرده تلویزیون، موجب تاریکی وابهام سایر معانی: عمل سرند کردن یا برگزیدن، غربالگری (رجوع شود به:screen)، دیواره، پاراوان، تجیر، تور سیمی، مواد غربال شده، سرند [سینما] نمای ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[شیمی] ثابت پوشش
[آمار] طرح غربالگری
[ریاضیات] بازرسی غربالی
[آب و خاک] مدل جداسازی، مدل نمایشی
آشغال [مهندسی محیط زیست و انرژی] جامداتی که با آشغالگیر از جریان آب یا فاضلاب جدا شدهاند
واژههای مصوب فرهنگستان
غربالگری رویان [علوم سلامت] ← غربالگری ژنشناختی پیشلانهگزینی
غربالگری تغذیهای [تغذیه] فرایندی برای تشخیص افراد دچار سوءتغذیه یا کسانی که درمعرض ابتلا به آن قرار دارند بهمنظور ارزیابی وضعیت تغذیۀ آنها و در صورت نیاز کمک به بهبود آن ...
خاکشویی [باستانشناسی] روشی برای بازیابی مواد فرهنگی ریز با شستن خاک بستره با آب و استفاده از سرند |||متـ . سرند کردن آبی
شبکه، شبکه ارتباطی، شبکه توری سایر معانی: (کامپیوتر - سازگانی مرکب از یک یا چند کامپیوتر و پایانه و چاپگر و غیره) شبکه، همبند، همبند کردن، شبکه ای کردن، پخش شده توسط کلیه ی ایستگاه های بنگاه ...
جامداتی که با آشغالگیر از جریان آب یا فاضلاب جدا شدهاند [مهندسی محیط زیست و انرژی]
عبور دادن مواد سست، مانند شن و ماسه و زغالسنگ، از سرند برای جداسازی ذرات تشکیلدهنده برحسب اندازههای تعیینشده [زمینشناسی]