توصیهنامۀ صرفهجویی سوخت [حملونقل هوایی] کتابچهای حاوی توصیههایی به خلبانان برای صرفهجویی در مصرف سوخت براساس الگوریتمها/ خوارزمیهای بهینه&zwnj ...
واژههای مصوب فرهنگستان
بانک، ساحل، لب، ضرابخانه، سیل گیر، خامه، کنار، روی هم انباشتن، در بانک گذاشتن، کپه کردن، بلند شدن بطور متراکم، بانکداری کردن سایر معانی: معامله ی بانکی انجام دادن، (پزشکی) محل گردآوری و توزی ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ذخیره، انبار، مقدار زیاد، دکان، مخزن، فروشگاه، اندوخته، مغازه، اندوختن، ذخیره کردن، انبار کردن سایر معانی: انباشتن، انباردن، (از چیزی) پرکردن یا شدن، (در انبار) به امانت سپردن، با گاژ کردن، ...
سندی که بهصورت دفترچۀ پسانداز برای دارندۀ حساب جاری یا پسانداز صادر میشود و حاوی جزئیات دادوستدها و مبادلات حساب است [مهندسی مخابرات - پست] ...