[زمین شناسی] گابروی درشت دانه ای که از آنورتیت، تیتان اوژیت و مقادیر کم اولیوین و اکسیدهای آهن ساخته شده است. نام آن، که توسط اونیل در سال 1914 انتخاب شده، از روی Rougemont در کبک اقتباس شده ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شهر باتون روژ (در ایالت لوئیزیانا - امریکا)
[علوم دامی] پای روژه دوله ؛ سویه ای از گاو سمینتال در فرانسه .
قرمز سیر، لاکی، برنگ خون، قرمز کردن سایر معانی: قرمز کردن یا شدن، ارغوانی شدن یا کردن، (از ریشه ی فارسی)، زرشکی، رنگ یا رنگیزه ی قرمز، خونین [نساجی] رنگ قرمز سیر - رنگ لاکی - ارغوانی ...
گل سرخ، رنگ گلی، سرخ کردن سایر معانی: اسم خاص مونث (مخفف: rosie)، گل این گیاه، گلرنگ، گلفام، گلگون، خوشبوی، گلبوی، دارای بوی گل محمدی، (از ریشه ی فارسی: ورد)، (گیاه شناسی) رز، گل محمدی (نام ...