معنی
سایر معانی: اسم خاص مونث (مخفف: rosie)، گل این گیاه، گلرنگ، گلفام، گلگون، خوشبوی، گلبوی، دارای بوی گل محمدی، (از ریشه ی فارسی: ورد)، (گیاه شناسی) رز، گل محمدی (نام دسته ی بزرگی از گل های خوشبو یا بی بو و خاردار از جنس rosa)، (رنگ) سرخ، گلی، قرمز، رجوع شود به: rosette، سر آب پاش، سر شیلنگ (که آب را می افشاند)، آب افشان، سر افشانه، (جواهرسازی) برش الماسی، الماس چند پهلو، برش چند پهلو، (نقشه های جغرافیایی) جهت نما، وابسته به گل محمدی یا رز، وابسته به گل سرخیان (تیره ی rosaceae و راسته ی rosales که دو لپه ای هستند و شامل درخت سیب و هلو و بادام و بته ی توت فرنگی و غیره می شوند)، گلی کردن، قرمز کردن، زمان گذشته ی فعل: rise، سر کردن
[نساجی] گلی رنگ - رنگ گلی