معنی

قرمز سیر، لاکی، برنگ خون، قرمز کردن
سایر معانی: قرمز کردن یا شدن، ارغوانی شدن یا کردن، (از ریشه ی فارسی)، زرشکی، رنگ یا رنگیزه ی قرمز، خونین
[نساجی] رنگ قرمز سیر - رنگ لاکی - ارغوانی

دیکشنری

قرمز مایل به زرد
اسم
crimsonقرمز سیر
فعل
flush, crimson, redden, ruddleقرمز کردن
صفت
crimsonلاکی
crimson, sanguine, bloody, red, blood-redبرنگ خون

ترجمه آنلاین

زرشکی

مترادف

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.