[معدن] تابع روزین- راملر (دانه بندی)
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[زمین شناسی] قلع کلوفانی - یک نوع کاسیتریت به رنگ مایل به قرمز یا زرد. - مترادف: قلع صمغی.
(شیمی) اریتروسین (ملح سدیم یا پتاسیم: c20h6i4o5na2 که به عنوان رنگ خوراک کاربرد دارد)
[نساجی] پروتئین با تیروزین زیاد
[نساجی] رنگینه نیگروزین( رنگینه های کاتیونی سیاه برای پشم و ابریشم)
[زمین شناسی] قلع صمغی - رجوع شود به قلع کلوفونی (rosin tin).
صمغ، لثه دندان، انگم، قی چشم، درخت صمغ، چسب، چسباندن، گول زدن، وسیع کردن، با لثه جویدن، چسب زدن، صمغی شدن سایر معانی: رزین، سقز، انگژه، ژد، زفت، زنج، رجوع شود به: gum tree، (پشت تمبر پست و د ...
امید، امیدواری چشم داشت، چشم انتظاری، امیدوار بودن، پشت گرمی داشتن به، انتظار داشتن، ارزو داشتن سایر معانی: امیدواری، مایه ی امید، دلیل امیدواری، مایه ی آرزو، آرزو، خواست، خواسته، (قدیمی) ات ...
پوشچنگار یاختههای پایۀ پولکی [علوم پایۀ پزشکی] پوشچنگار یاختههای پایهای عموما در ناحیۀ صورت و گردن که بخشهای سطحی آن بهصورت پولکهای سفید صدف&z ...
واژههای مصوب فرهنگستان
نوعی استخوانآماس مزمن غیرعفونی که در آن قسمتهایی از استخوان ضخیم و متورم میشود [اَرتاپزشکی]