طیف درنگش [مهندسی بسپار] توزیع زمانهای درنگش مادۀ گرانروکشسان که میتواند با تنوارهای نشان داده شود که شمار فراوانی فنر و بالشتک روغنی دارد که بهصورت سری بسته شد ...
واژههای مصوب فرهنگستان
عقبماندگی رشد زهدانی [تغذیه] رشد ناکافی جنین در رحم، ناشی از عوامل وراثتی یا بیماری مادر یا سوءتغذیۀ جنین، در نتیجۀ نارسایی جفت
عقبماندگی ذهنی [روانشناسی] اختلالی که در آن کارکرد هوش آشکارا زیر میانگین است|||متـ . کمتوانی هوشی intellectual disability ...
عقب افتادگی فکری، پس ماندگی ذهنی، کند ذهنی [بهداشت] عقب مانده ذهنی [روانپزشکی] عقب ماندگی ذهنی. این اختلال یک سندرم رفتاری است که علت، مکانیسم، سیر و پیش آگهی واحدی ندارد. طبق تعریف "انجمن ا ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عقبماندگی ذهنی عمیق [روانشناسی] نوعی عقبماندگی ذهنی که در آن هوشبهر فرد کمتر از20 است
عقب افتادگی، بازماندگی سایر معانی: عقب افتادگی
مانع، محظور، اشکال، گیر، رادع سایر معانی: (هرچیزی که جلوگیری کند یا به تاءخیر اندازد) مانع، جلوگیر، پاگیر، دست و پاگیر، سربار، درنگ انگیز، راه بند، بازدار، (نقص گفتار) لکنت، گرفتن زبان، تته ...
دخالت، فضولی سایر معانی: مداخله، دست درازی، انگلک، (فیزیک: اثر دو موج هم بسامد صدا یا نور یا آب و غیره بر یکدیگر) تداخل، پژولش، هم خلیدن، (رادیو و تلویزیون و غیره) پارازیت، خش خش، رویهم افتا ...
گمراهی، ضلالت، عدم، فقدان، خسارت، زیان، ضرر، خدشه، خسران، مرگ، اتلاف، باخت، خسار سایر معانی: عمل از دادن یا از دست رفتن، لاو، لطمه، صدمه، گم گشتگی، گمبود، افت، کاهش، کشته شدگان، تلفات، خسارا ...
گذاشتن چیزی در جای عوضی
مقاومت، مخالفت
زمانی که پاسخ مستقیم مادۀ گرانروکشسان را به تنش ثابت واردشده نشان میدهد [مهندسی بسپار - تایر]