(ماده ی شرکت کننده در فعل و انفعال شیمیایی) واکنا، کنش واکنشی، واکنش کننده [شیمی] واکنش دهنده [پلیمر] واکنش دهنده
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تشکیلات دهنده، فروگشا سایر معانی: (شیمی) کالیزور، فروکاو، کنش یار، فروکافنده، عامل فعل وانفعال اجسام شیمیایی دراثر مجاورت، سازمان دهنده [علوم دامی] یک ماده ای که یک واکنش را کاتالیز می کند(ب ...
خمیرمایه، ماده ای که خمیر را ور می آورد، ورآور (leavening agent هم می گویند) [صنایع غذایی] ور آمدن : بالا آمدن خمیر بر اثر تخمیر. میکرو ارگانیسم عامل ساکارومایسس سرویزیه است.