غریب، رقیق، لطیف، خام، نادر، کمیاب، کم، نیم پخته، نایاب سایر معانی: دیر یاب، تنگیاب، بسیار خوب، عالی، استثنایی، بی نظیر، کم سان، کم مانند، کم چگالی، ناچگال، کم تراکم، (مهجور) پراکنده، (به وی ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
(هریک از اکسیدهای بازی به ویژه اکسید فلزات خاک های کمیاب) خاک کمیاب [برق و الکترونیک] عنصر نادر زمینی عنصری با عدد اتمی از 57 تا 71 . عناصر نادر طمین عبارت اند از : سریم، دیسپروزیوم، اربیم، ...
[برق و الکترونیک] عناصر خاکی کمیاب
(هریک از عنصرهای کمیاب شیمیایی که شماره ی اتمی آنها از 57 تا 71 است) فلزات خاک کمیاب
[ریاضیات] مجموعه ی نادر
[آمار] خم تُنُک سازی
تصفیه کردن، رقیق کردن سایر معانی: (به ویژه هوا) رقیق کردن یا شدن، کم چگالی کردن یا شدن، کم تراکم کردن یا شدن، مهذب کردن، والا کردن، عالی کردن، rarify رقیق کردن، منبسط کردن [نساجی] رقیق کردن ...
کمیابی، ندرت
(میوه یا سبزی) زودرس، نوبر، انگور زود رس، میوه یا گیاه زود رس
[زمین شناسی] ژرفاسنج مادون قرمز جوی دستگاه ژرفا سنج پیشرفته ای که روی ماهواره eos در سال 2000 نصب شد و برای بدست آوردن دما و رطوبت تروپوسفر و استراتوسفر طراحی شده است. دقت آن یک درجه سانتیگر ...
[برق و الکترونیک] لیزر کی لیت لیزر مایعی که از نوع کی لیت خاک- نادر ( ترکیب فلز آلی ) استفاده می کند. شروع برانگیزش در بخش آلی مولکولهای مایع است که پس از انتقال آن به یونهای فلزی عمل لیزر ش ...
سامانۀ پادکنش فروسرخ حلقهبسته [علوم نظامی] نوعی سامانۀ پادکنش فروسرخ که در آن با بهرهگیری از لیزر پرقدرت، موشکهای فروسرخ نزدیکشونده را کور میکنند ...
واژههای مصوب فرهنگستان