[عمران و معماری] اسکریپر تیغه دار
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[نفت] جداره تراش
گرمخانه ی مو، تاکستان محفوظ، گرمخانه مو
زمینتراش [حملونقل درونشهری - جادهای] دستگاهی که با تیغۀ جلوی شنپاش اتاقک خود زمین را میتراشد و خاک حاصل را در انبارۀ خود حمل میکند ...
واژههای مصوب فرهنگستان
لیسه، خراشنده، زداینده سایر معانی: خراشنده، زداینده [عمران و معماری] اسکریپر - خراشنده - زمین تراش [زمین شناسی] خراشنده، زداینده، لجنروب مکانیکی ،زمین تراش [معدن] اسکریپر (ترابری) ...
[زمین شناسی] آب روی یخبندان دائم - آب زیرزمینی موجود در بالای لایه همیشه منجمد خاک نفوذناپذیر (مولر 1947، ص222).
[نفت] دیواره تراش
پشمینه فروش، ماهوت فروش، شال فروش
غاصب، ستمگر، مرتکب زنای بعنف سایر معانی: زناکننده به عنف، تجاوز کار جنسی
پرده نقش دار سایر معانی: (معمولا به صورت اسم مفعول) فرشینه پوش کردن، با پروز آذین کردن، (از ریشه ی فارسی: تافته یا تافتن)، فرشینه، پروز، پارچه ی رومبلی، پرده قالیچه نما، ملیله دوزی [نساجی] پ ...
برج، قلعه بلند بودن سایر معانی: (مانند برج) بلند بودن، سر به فلک کشیدن، دکل آنتن، دژ، قلعه، ارگ، (شخص یا دستگاه) یدک کش، بکسل کننده، قلعه مثل برج بلند بودن [عمران و معماری] برج [کامپیوتر] بر ...