مسابقه دهنده، تندرو، مسابقه گذار سایر معانی: شرکت کننده در مسابقه، پادکوشگر، همداو، سریع السیر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
(جانورشناسی) مار کبود (انواع مارهای آبی رنگ امریکای شمالی که سریع و از گونه ی مار سیاه اند)
کارگر کشاورزی مکزیکی که به طور موقت برای کار کشاورزی به ایالات متحده می رود
منحنی کش، دنبالگر منحنی [برق و الکترونیک] منحنی نگار
شیبنورد [ورزش] ورزشکاری که در مسابقات شیبنوردی شرکت میکند
واژههای مصوب فرهنگستان
در اغوش گیری سایر معانی: (حقوق) اعمال نفوذ غیر قانونی (بر داوران دادگاه)، جرم اعمال نفوذ در هیئت منصفه یا دادگاه، اعمال نفوذ از راه رشوه یا تهدید وغیره دردادگاه
(معماری) تزئینات طاق ضربی (به ویژه طاق ضربی بادزن دیس)
ردیاب اقیانوسی [اقیانوسشناسی] جسمی خارجی که بهطور طبیعی یا مصنوعی در اقیانوس رها میشود و از طریق اندازهگیری توزیع مکانی آن در آینده، میتوان حرکت آبه ...
(زیست شناسی) ردیاب پرتوی،پی یاب رخشی
[نفت] ردیاب ها [آب و خاک] ردیاب
(به ویژه در معماری گوتیک و آذین پنجره ها و سوزن دوزی) آذین توری، نقش تور بافت، تزئینات ونقش ونگار پنجره های گوتیک
قصد، خیال، زمینه، طرح، نقشه، تدبیر، طراح ریزی، تدبیر کردن، طرح کردن، قصد کردن، تخصیص دادن سایر معانی: نقشه ی چیزی را طرح کردن، انگاره کشی کردن، نقشه کشیدن، طرح و اجرا کردن (به ویژه امور هنری ...