معنی

[نفت] ردیاب ها
[آب و خاک] ردیاب

دیکشنری

ردیاب ها
اسم
tracer, detectorردیاب
tracer, plotterرسام
draftsman, planner, cartographer, plotter, tracerنقشه کش
searcher, quester, seeker, snooker, snoop, tracerجستجو کننده
chaser, tracerدنبال کننده

ترجمه آنلاین

ردیاب ها

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.