الکترونیک : خمیدگى [برق و الکترونیک] کشیدگی اثری که بسامد نوسان را وادار به تغییر از مدار می کند . این اثر به دلیل تزویج ناخواسته به منبع بسامدی دیگر تاثیر تغییرات امپدانس بار نوسان ساز ایجا ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[نفت] چاه تحت تمیز کاری
عصارهگیری، استخراج، اصل و نسب سایر معانی: دندان کشیدن، کندن، برکندن، برون کشی، بیرون کشی، درکشیدن، درآوردن، (به زور یا تهدید) اخذ، برهیخت، برهیختن، تریدن، تبار، تخمه [حسابداری] خارج کردن [عم ...
رجوع شود به: euthanasia
کشش، انقباض سایر معانی: نیروی کششی، (تایر اتومبیل و چرخ) اصطکاک، اصطکاک چرخ، سطح اصطکاک، چکمان گیری، (بار یا وسیله ی نقلیه و غیره) کشیدن، یدک کشی، حمل (از طریق کشیدن با طناب و غیره)، کشش (در ...