نگهداری مواد غذایی [تغذیه] حفظ مواد غذایی در برابر فساد با استفاده از روشهای حرارتی و سرمایی و شیمیایی و پرتوی و غیره
واژههای مصوب فرهنگستان
نگهداری مواد غذایی [علوم و فنّاوری غذا] حفظ مواد غذایی در برابر فساد با استفاده از روشهای حرارتی و سرمایی و شیمیایی و پرتوی و غیره ...
حراست (یا حفاظت یا نیکداشت) منابع طبیعی، حفاظت زیست بوم، (انگلیس) انجمن نیکداشت (که کارش سرپرستی امور مربوط به جنگل ها و رودها و آب های ساحلی و غیره است)، کمیسیون نگهداری جنگلهاوشیلات ومنابع ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
طرفدارحفظ منابع طبیعی سایر معانی: (طرفدار حفظ محیط زیست) زیست بوم گرای، زیست بوم نیک دار
توافق، نگهداری سایر معانی: پیروی، نگهداشتن (قول و غیره)، تبعیت (از رسوم و غیره)، قیمومیت، تصدی، متولی گری، حفظ، حراست، نیکداشت، وضعیت، ذخیره سازی، اندوختن، غذا، علوفه
حفاظت، امانت، حفظ چیزی از خطر و غیره سایر معانی: امانت داری، پاسداشت، ایمن داشت، نگهداری، حفظ، حفاظت، توجه
رهایی، رستگاری، نجات، سبب نجات سایر معانی: رهایش، آمرزش، بوخت، وسیله ی رستگاری، مایه ی نجات، اسباب آمرزش