(در برخی جوندگان و میمون ها) فراخنای دو طرف دهان (زیر گونه ها) که در آن خوراک نگه می دارند، لپ کیسه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چنته ایستاده [مهندسی بسپار - مجموعه بستهبندی] نوعی چنته پرکاربرد با کف کاچهای که به حالت ایستاده قرار میگیرد
واژههای مصوب فرهنگستان
کیسۀ سیاسی [علوم سیاسی و روابط بینالملل] بستهای که پیک سیاسی حمل میکند و حاوی مرسولۀ دیپلماتیک دولت فرستنده است و از هر گونه بازرسی و توقیف در کشور پذیرنده مصون است ...
پوشش، جام، لفاف، پاکت، پاکت نامه، حلقهء گلبرگ سایر معانی: پاکت (برای نامه)، (صفحه ی گرامافون و غیره) لفاف، پیراگیر، پیراگیره [سینما] پوشش لامپ / حباب [عمران و معماری] پوش - پوشش [کامپیوتر] پ ...
خورجین، چنته، کیف مدرسه، کیف بند دار سایر معانی: (به ویژه برای دانش آموزان) کیف، کیف پشتی
ایستادگی کردن، برجسته بودن، دوام اوردن سایر معانی: 1- بیرون زدن، بر قلمبیدن 2- برجسته بودن 3- مشخص بودن 4- استقامت کردن، تسلیم نشدن 5- (کشتی) از کرانه دور شدن، عالی، برجسته، چشمگیر، برتر، بر ...
اصرار کردن، پیش امدگی داشتن، جلو آمدن سایر معانی: جلو امدن، متحمل شدن
بالهای که از دو جا به محل نخستین خود متصل است [پیوند]
نوعی بسته بهشکل بالش که بالا و پایین و درز پشتی آن آببندی شده است [مهندسی بسپار - مجموعه بستهبندی]
بستهای که پیک سیاسی حمل میکند و حاوی مرسولۀ دیپلماتیک دولت فرستنده است و از هر گونه بازرسی و توقیف در کشور پذیرنده مصون است [علوم سیاسی و روابط بینالملل] ...