ادم طبقه سوم، دانشجوی سال اول نیروی دریایی سایر معانی: (روم باستان) پایین ترین طبقه ی اجتماع، عامی، پلب، (مهجور) مردم عامی، مردم عادی، عوام الناس، pleb ادم طبقه سوم، خشن ورذل
دیکشنری انگلیسی به فارسی
توده مردم، عامی، ادم طبقه سوم، دانشجوی سال اول نیروی دریایی، بی ادب، خشن، خشن ورذل سایر معانی: (روم باستان) عضو پایین ترین طبقه ی اجتماعی، عامی (در برابر: اشرافی یا اعیان patrician)، آدم بی ...
پستی، وابستگی به طبقه رنجبریا عوام
توده مردم، طبقه سوم، عامه، توده مردم روم قدیم سایر معانی: (روم باستان) طبقه ی پایین اجتماع، توده ء، عوام
کامپیوتر : یک دستگاه بیرونى که به ریزکامپیوتر macintosh امکان مى دهد که به سایر کامپیوترها وصل شده و یک شبکه ایجاد کند تا اطلاعات یک کامپیوتر به کامپیوتر دیگر انتقال یابد [کامپیوتر] یک دستگا ...
(گیاه شناسی) منار گیاه (spiraea tomentosa از خانواده ی rose - بومی خاور ایالات متحده)
باز، ریشه، تکیه گاه، زمینه، پایه، پایگاه، اساس، بنیاد، مبنا، مرکز، شالوده، ته، بناء، ته ستون، صدای بم، عنصر، فرومایه، خسیس، پست، بنیان نهادن، مبنا قراردادن، پایه زدن سایر معانی: پی، جرز، (نق ...
خسته کننده، ملول کننده، نواره سایر معانی: سنبنده، سوراخ ساز، سفتگر، پرماهگر، مته دهان، ملالت آور، دلزن، دلزننده، کدورت انگیز، سفتن، عمل سوراخ کردن، سوراخ یا چاه حفر شده توسط مته یا هر چیز گر ...
توده مردم سایر معانی: گروه، همگنان، جمع، جمیع، همه، مردم عادی (غیراشرافی)، عوام، عوام الناس، همگان
توده مردم، ازدحام سایر معانی: (معمولا تحقیرآمیز - معمولا پس از : the) توده ی مردم، عوام، عوام الناس
طبقه پست وپایین اجتماع، طبقه سوم سایر معانی: (طبقه ی اجتماعی که زیر طبقه ی متوسط قرار دارد) طبقه ی پایین، طبقه ی کارگر، کارگر جماعت [ریاضیات] طبقه ی پایین
دانشجوی دوره لیسانس سایر معانی: دانشجوی دانشگاه (دوره ی لیسانس)، وابسته به دانشجویان یا آموزش زیر لیسانس، وابسته به دوره ی لیسانس