دوام، اتصال، پیوستگی، تسلسل، استمرار سایر معانی: تداوم، پیوستاری، هم تنیدگی، ناگسستگی، همارگی، پیوستگی منطقی، همخوانی، (سینما و تلویزیون) فیلمنامه ی نهایی (در مقایسه با فیلمنامه ی ابتدایی که ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تسلسل، زنجیره، پیوستگان، رشته مسلسل سایر معانی: (ریاضی) متصله، پیوستار، زنجیره (یک سلسله از چیزهایی که شباهت آنها با فاصله ی آنها از یکدیگر رابطه ی معکوس دارد)، استمرار، پی درپی، مستمر [شیمی ...
پایان نا پذیری سایر معانی: بی پایانی، همیشگی [ریاضیات] بی نهایت، بی پایانی، بی انتهایی
ابدیت، ابد، بقاء، سرمد، ازلیت، جاودانی، بی زمانی سایر معانی: جاودانگی، جاویدی، تمام نشدنی، آخرت، حیات اخروی، زندگی جاودانه، جهان آخرت، (مجازی) یک قرن، یک عصر، مدت طولانی، مرگ، مکرر، بدون سرا ...
بى پایانى، بیحسابى، بزرگى بى اندازه
پایان نا پذیری، تهی نشدنی سایر معانی: پایان نا پذیری، تهی نشدنی
ابدیت سایر معانی: بیکرانی، نامتناهی بودن، بیحدی، بی اندازگی، بی انتهایی، (فضا یا فاصله یا مقدار یا زمان و غیره) بیکران، بی پایانی، (هندسه) نقطه ی بی نهایت، (ریاضی) ناپایانی، بی نهایت، infini ...