[عمران و معماری] جریان آرتزین دایمی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[عمران و معماری] کانال دایمی - نهر دایمی
ماندگاری، پایداری
بطور ماندگاریا دائمی، همیشه، دائما
سخت، دیرینه، شدید، مزمن، گرانرو سایر معانی: (پزشکی) مزمن، دیرین، کهنه، همیشگی، دایم، وابسته به خوی و عادت، عادی، کهنه کار، سابقه دار، وخیم، جدی، بیمار مزمن، کسی که دچار مرض دیرپای است، (انگل ...
سر، شکوفه، گل، نخبه، درخت گل، شکوفه دادن، گلکاری کردن، گل کردن سایر معانی: گیاه گل دار، بهترین بخش هرچیز، گل سرسبد، زبده، سرآمد، تریای جوانی، (شیمی - هر ماده ی پودر مانندی که از بخار تغلیظ ش ...
پایا، بادوام، ثابت، دیرپای، خالد، ماندنی، پاینده سایر معانی: پر دوام، پایسته، دیرند، ماندگار، پایدار، همیشگی، نوعی پارچه ی با دوام (که در ساختن کفش و کیف کاربرد دارد)
ابدی، جاودان، رخ دهنده دومرتبه در هفته سایر معانی: جاوید، جاویدان، هرگزی، ر دهنده دومرتبه در هفته، نیم هفتگی، جاودانی
بی انتها، نا مناسب، نا گذرا سایر معانی: بی پایان، لایتناهی، ابدی، جاودان، بی مدت، بدون مدت یا ضرب الاجل [ریاضیات] بی زمان
سالیانه، همه سال، سال بسال، سالیانه سایر معانی: سالانه، سالی یکبار، هرسال یک دفعه، هرساله