حامل مزمن [زیستشناسی - میکربشناسی] حاملی که اگر درمان نشود، در تمامی طول دورۀ زندگی خود ریزاندامگان را حمل میکند
واژههای مصوب فرهنگستان
سوءِتغذیۀ مزمن [تغذیه] کمبود طولانیمدت و جبرانناپذیر ویتامینها و مواد کانی در اوایل کودکی که حتی اگر در سالهای بعدی زندگی به مقدار کافی به بدن برسند، به سلامت فرد آسی ...
مجرم سابقهدار [علوم نظامی] فردی که بیوقفه و به دفعات در مدتزمانی طولانی قانون را نقض میکند
[روانپزشکی] استرس مزمن.
دیکشنری انگلیسی به فارسی
chronicler, n•سال خدای، رویداد نویس، شده بند، وقایع نگار
(انجیل) کتاب تواریخ ایام
[ریاضیات] اجزای متقارن
[ریاضیات] صورت متقارن، فرم متقارن، فرم تقارنی
[ریاضیات] ماتریس متقارن
[ریاضیات] همسایگی متقارن
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.