مهیج، باهیجان سایر معانی: هیجان آور، خیره کننده، تعجب آور، ترس آور
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرچم در اهتزاز، پرچم افراشته، توفیق کامل، موفقیت قطعی
غیر قابل سرایت، نگفتنی، غیر قابل ابلاغ، غیرقابل پخش، بدون رابطه، بی حرف سایر معانی: اظهارنکردنی، غیرقابل ابلاه
سخت، قوی، غیر قابل مقاومت سایر معانی: مقاومت ناپذیر، پدافند نکردنی، وسوسه انگیز، خواستنی
مقاومت ناپذیر، سخت از پا درآورنده
شگفت انگیز، گزاف، حیرت اور، بهت اور سایر معانی: منگ کننده، گیج کننده، بهت آور، حیرت انگیز، عجیب
خشمگینانه سایر معانی: بزور، جبرا، بعنف، جابرانه، سخت، بشدت، شدیدا، به تندی