شرح، تفسیر، بیان، تقریر، عرضه، نمایشگاه سایر معانی: شرح مفصل، برون گذاشت، تفصیل، توضیح، دیماس [سینما] برخورد دراماتیک - معرفی - مقدمه چینی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
علمی، نظری سایر معانی: نگره ای، دیدمانی، تئوریک، وابسته به یا از نظر تئوری [ریاضیات] نظری، کلی، فرضی، نظریه، نگرش، تئوریک، نگره ای [آب و خاک] نظری