اسم خاص مونث
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گزنه، انواع گزنه تیغی گزنده، رنجه داشتن، بوسیله گزنه گزیده شدن، ایجاد بی صبری و عصبانیت کردن، بر انگیختن، خونکسی را بجوش اوردن سایر معانی: (مجازی) آزردن، برآشفتن، سر به سر گذاشتن، (گیاه شناس ...
[نساجی] پارچه پنبه ای خام
رجوع شود به: urticaria، کهیر
[آب و خاک] خاک خنثی
کامپیوتر : نت ور [کامپیوتر] شبکه افزار نگاه کنید به novell netware .
[زمین شناسی] مجموعه ای از فنون لازم برای تجزیه و تحلیل سیستم های عرضه شده از طریق تخصیص منابع و مسیر بهینه .
شبکه [رایانه و فنّاوری اطلاعات] مجموعهای از گرههای ارتباطی که ازطریق مجراهایی به هم متصلاند
واژههای مصوب فرهنگستان
شبکه [رمزشناسی] مجموعهای از گرههای ارتباطی که ازطریق مجراهایی به هم متصلاند
شبکه [رایانه و فنّاوری اطلاعات] ← شبکۀ رایانهای
شبکه، شبکه ارتباطی، شبکه توری سایر معانی: (کامپیوتر - سازگانی مرکب از یک یا چند کامپیوتر و پایانه و چاپگر و غیره) شبکه، همبند، همبند کردن، شبکه ای کردن، پخش شده توسط کلیه ی ایستگاه های بنگاه ...
محدودیت دسترسی شبکه [مهندسی مخابرات] محدودیتی که نرمافزار نصبشده در سامانههای تلفن داخلی برای محدودسازی تعداد تماسهای همزمان مشترکان ایجاد میکند ...