شبکه [رایانه و فنّاوری اطلاعات]
شبکه [رمزشناسی] مجموعه‌ای از گره‌های ارتباطی که ازطریق مجراهایی به هم متصل‌اند
واژه‌های مصوب فرهنگستان
شبکه، شبکه ارتباطی، شبکه توری سایر معانی: (کامپیوتر - سازگانی مرکب از یک یا چند کامپیوتر و پایانه و چاپگر و غیره) شبکه، همبند، همبند کردن، شبکه ای کردن، پخش شده توسط کلیه ی ایستگاه های بنگاه ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
محدودیت دسترسی شبکه [مهندسی مخابرات] محدودیتی که نرم‌افزار نصب‌شده در سامانه‌های تلفن داخلی برای محدودسازی تعداد تماس‌های هم‌زمان مشترکان ایجاد می‌کند ...
[زمین شناسی] سرشکنی شبکه نقشه برداری
سرپرست شبکه [مهندسی مخابرات] فرد یا نرم‌افزاری که ضامن عدم فروپاشی و واپایش و امنیت شبکه است
رهدهی شبکه [مهندسی برق] رهدهی بین پایانه‌های یک شبکه تحت شرایط معین
شبکه کاو، تحلیل کننده شبکه
[برق و الکترونیک] تحلیلگر شبکه 1. کامپیوتری که در آن شبکه های خطوط قدرت یا سیستمهای فیزیکی دیگر شبیه سازی می شوند تا بتوان راه حلهایی برای رفع اشکالهای آنها پیش از ساخت واقعی پیدا کرد . 2. ت ...
تجهیزات پایاندهی مجرای شبکه [مهندسی مخابرات] دستگاهی که در ساختمان کاربر نصب می‌شود و برای تقویت یا تطبیق رهبندی یا انطباق نشانک‌دهی شبکه با تجهیزات اتصال‌متقابل (interconnect ...
[کامپیوتر] کامپیوتر شبکه نگاه کنید به nc .
کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.