سایهپوشه [مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] لایۀ پوششی بسیار نازک
واژههای مصوب فرهنگستان
جلوههای غبارگون [سینما و تلویزیون] جلوههای ویژۀ نشاندهندۀ غبار که به شیوههای مختلف، همزمان با فیلمبرداری یا بعد از آن، ایجاد شود ...
قابل اشتباه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[حقوق] نظریه اشتباه موضوعی (اشتباه در موضوع عقد یا معامله)
نادرست، غلط، خطا، اشتباهی، عوضی، نابجا، درست درک نشده، مورد سوتفاهم، اشتباه کرده [فوتبال] اشتباها
اشتباها
در اشتباه بودن، اشتباه
(گیاه شناسی) گل مه (eupatorium coelestinum از خانواده ی composite که بومی شرق امریکای شمالی است)
غلط وقت گذاشتن، بیموقع گفتن سایر معانی: بی موقع گفتن یا انجام دادن، وقت چیزی را بد تعیین کردن، نابهنگام انجام دادن یا حرف زدن
دارواش، داروش سایر معانی: (گیاه شناسی) دارواش، موخور (انواع گیاهان همیشه سبز جنس های phoradendron و viscum که انگل درخت هستند)، شاخه ی دارواش (که در آذین بندی خانه در ایام کریسمس کاربرد دارد ...
بد ترجمه کردن، ترجمه غلط کردن سایر معانی: اشتباه ترجمه کردن
معشوقه، خانم، کدبانو، بانو، دلبر سایر معانی: رئیس خانه، خانه دار، (زن) مدیر، سرپرست، ارباب، صاحب، نماد زن یا شهبانو که در زمینه ای سرآمد است، خانم سرخانه، موله، جانان، دلدار، (m بزرگ - مهجور ...