mistaken
/ˌmɪˈsteɪkən/

معنی

نادرست، غلط، خطا، اشتباهی، عوضی، نابجا، درست درک نشده، مورد سوتفاهم، اشتباه کرده
[فوتبال] اشتباها

دیکشنری

اشتباه
فعل
fumble, mistake, fluff, gaffe, blunder, hallucinateاشتباه کردن
mistake, blunder, make an error, make a mistakeسهو کردن
err, sin, bungle, make an error, goof, missخطا کردن
fluff, mistakeخبط کردن
misunderstand, misapprehend, misconceive, mistakeدرست نفهمیدن

ترجمه آنلاین

اشتباه کرد

مترادف

متضاد

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.