ناله کردن، نق زدن سایر معانی: (مانند کودک نوزاد) گریه کردن، زاریدن، زار زدن، میومیو کردن، فریاد
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[نساجی] لیف میولون ( ازالیاف وینیون)
نم، گریستن، اشک ریختن، گریه کردن سایر معانی: پرژک، قطره های آب (روی چیزی جمع شدن)، (شیشه ی پنجره و غیره) عرق کردن، (زخم یا گیاه و غیره) آب پس دادن، لیچ افتادن، تراویدن، (با: for) سوگواری کرد ...