انجمن تامانی نیویورک سایر معانی: (سازمان حزب دموکرات در شهر نیویورک - تاسیس: 1789) تامنی (tammany hall و tammany society هم می گویند)، وابسته بانجمن طرفدار کسب نفوذ سیاسی وبلدی بوسیله رشاء ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ماما که دو تا شد سر بچه کج درمی آید، آشپز که دو تا شد آش یا شور می شود یا بی نمک، آشپز که دو تا شد آش شور می شود، اشپزکه دوتاشدغذایاشورمیشودیابی نمک
کتابهای خیلی زیاد
(سابقا) آلمان غربی
[برق و الکترونیک] ورم محیط ثبت داده ی نوری ،تشکیل شده از دیسک گردان حساس نوری که داده های دیجیتالی با استفاده از باریکه لیزری با دقت بالا روی سطح آن ثبت می شود . باریکه کانونی شده لیزر محیط ...
[کامپیوتر] یکبار نویس ؛ چند بار بخوان؛ یکبار نویس؛ چند بار بازیاب
با استعداد، زیرک، زرنگ، چابک، معقول، با هوش، ناقلا، با خرد سایر معانی: گر بز، رند، زبر دست، بشول، هژیر، چست، زبل، مرد رند، نیرنگ باز، زرنگ (با تداعی منفی)، آب زیر کاه، رندانه، ماهرانه، زبردس ...
همه چیز سایر معانی: مهم، مهند، و سایر چیزها
سپری، متناهی سایر معانی: فرزانه، با معرفت، فرهیخته، آموخته، والا، فراگشته، نابود، شکست خورده، کسی که کارش تمام است (یا کارش ساخته است)، پایان یافته، تمام (شده)، انجامیده، کامل (شده)، تکمیل ( ...
عدم تجانس سایر معانی: جوربجوری، ناجوری [نساجی] نا همگنی - نا یکنواختی محلول [ریاضیات] ناهمگنی [آمار] ناهمگنی
توده مردم، ازدحام سایر معانی: (معمولا تحقیرآمیز - معمولا پس از : the) توده ی مردم، عوام، عوام الناس
رنگین کمانی، قوس قزحی سایر معانی: (دارای رنگ های رنگین کمان و متغیر بر حسب نور و زاویه ی دید) رنگین کمانی، رنگین کمان سان، قزح سان، رنگ به رنگ شونده، (مجازی) درخشان، مشعشع [زمین شناسی] رنگین ...