everything
معنی
همه چیز
سایر معانی: مهم، مهند، و سایر چیزها
سایر معانی: مهم، مهند، و سایر چیزها
ترجمه آنلاین
همه چیز
مترادف
aggregate ، all ، all in all ، all that ، all things ، business ، complex ، each thing ، every little thing ، fixins' ، lock stock and barrel ، lot ، many things ، sum ، the works ، total ، universe ، whole ، whole ball of wax ، whole caboodle ، whole enchilada ، whole lot ، whole shebang