واپایش دسترسی اجباری [رمزشناسی] واپایش دسترسیای که در آن مدیر شبکه براساس مجموعهای از قوانین و مقررات، دسترسی به منابع را واپایش میکند ...
واژههای مصوب فرهنگستان
انقیاد، جلد، شیرازه، صاحفی، اجباری، الزام اور سایر معانی: بست، (هر چیزی که ببندد یا وصل کند) بند، باندپیچی (زخم و غیره)، (خیاطی - روبان یا نواری که برای استحکام بیشتر بر حاشیه یا سجاف یا درز ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اجباری سایر معانی: (فرانسه)، طبق موازین ادب و حسن رفتار، مودبانه، از نظر سنتی یا اخلاقی الزام اور
امر، متکبر، مغرور، مبرم، امرانه، تحکمامیز سایر معانی: آمرانه، فرمان گونه، تحکم آمیز، پرعتاب و خطاب، سلطه جویانه، پرفیس، برتری گرایانه، فوری، ناگهگانی، ناگه آمد، واجب، ضروری، فوتی ...