معنی

انقیاد، جلد، شیرازه، صاحفی، اجباری، الزام اور
سایر معانی: بست، (هر چیزی که ببندد یا وصل کند) بند، باندپیچی (زخم و غیره)، (خیاطی - روبان یا نواری که برای استحکام بیشتر بر حاشیه یا سجاف یا درز دوخته شود) مغزی، لبه، جلد و پشت دوزی کتاب، صحافی، ته دوزی، الزام آور، به قوت خود باقی، (عمل شخص یا دستگاه) بسته بندی، بستگری، ماده ی چسبان یا همبند (برای جلوگیری از وارفتن)
[عمران و معماری] دورپیچی
[برق و الکترونیک] اتصال
[حقوق] الزام آور، لازم الاتباع، لازم الرعایه
[نساجی] پیوند - نوار دوزی لبه پارچه

دیکشنری

الزام آور
اسم
subjugation, binding, subjection, submission, sufferanceانقیاد
cover, volume, skin, case, copy, bindingجلد
headband, bindingشیرازه
bindingصاحفی
صفت
compulsory, compulsive, mandatory, coercive, forcible, bindingاجباری
binding, mandatory, imperative, obligatoryالزام اور

ترجمه آنلاین

الزام آور

مترادف

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.