خوشبویی، مرهم، بلسان، مومیایی کردن سایر معانی: هر چیز خوشایند یا شفابخش، بلسان (نوعی صمغ که از گیاهان جنس commiphora و خانواده ی bursera به دست می آید و در عطر سازی و دارو سازی کاربرد دارد)، ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مرهم رقیق، روغن مالیدنی، روغن مالش سایر معانی: (داروسازی) مرهم رقیق
مرهم، خمیر، روغن سایر معانی: پماد، روغن مالیدنی