جدا، منفصل، غیر ذیعلاقه سایر معانی: جدا (شده)، غیرمتصل، باز (شده)، باز از هم، مجزا، بی اعتنا، بی علاقه، نادلبسته، بی گرایش، بی طرف، نادرگیر [ریاضیات] منفصل، جدا
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[عمران و معماری] محدود نشده [زمین شناسی] محدود نشده