صدقه، خیرات، خوش قلبی، دستگیری، نیکوکاری سایر معانی: مهر، محبت، حسن نیت، نیک اندیشی، نیکخواهی، احسان، گذشت (از تقصیر و گناه دیگران)، رحمت، اغماض، چشم پوشی، سعه ی صدر، بنیاد نیکوکاری، موسسه ی ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عطا، عطیه، ژنی، هدیه، کادو، پیشکش، ره اورد، استعداد، بخشش، نعمت، موهبت، هدیه دادن، بخشیدن، پیشکش کردن، دارای استعداد کردن سایر معانی: سوغات، ارمغان چشم روشنی، ره آورد، چشم روشنی، رونما، گلون ...
سخاوت، دهش، ازادگی، بخشایندگی سایر معانی: گشاده دستی، سخاوتمندی، رادی