بیزاری، دل تنگی، خستگی، ملالت سایر معانی: احساس بیهودگی و پوچی، بی حوصلگی، بی دل و دماغی، (روحی) گرفتگی، زیست بیزاری، پوچی زدگی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بیزاری، دل تنگی، خستگی، ملالت، یکنواختی سایر معانی: طاقت فرسایی