ناپایداری شکنجی [فیزیک] ناپایداری پدیدآمده در پلاسما که در آن گاز یونیده و میدان مغناطیسی محصورکننده هر دو ناپایدار میشوند و چینوشکنی با دامنۀ فزاینده به وجود میآید ...
واژههای مصوب فرهنگستان
[نساجی] نخ برفی - نوعی فانتزی برفی که فیتله آن قبل از نیم تاب با رنگ، چاپ خورده و نخ آن لکه های رنگی براق دارد - نخ برفی - نوعی فانتزی برفی که فیتله آن قبل از نیم تاب با رنگ، چاپ خورده و نخ ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[نساجی] رنگ آبی متوسط - آبی درباری
[پلیمر] عنصر تابخوردنی، جزء تابخوردنی
هوس باز، دمدمی مزاج، بوالهوس، لوس سایر معانی: هوسران، متلون، (مهجور) تخیلی، پرخواب و خیال
گرفتگی، انقباض عضله پیدا کردن سایر معانی: فرانسیس کریک (دانشمند انگلیسی و یکی از دو یابنده ی: dna)، (پزشکی) گرفتگی دردناک عضلات (به ویژه در گردن و پشت)، گرفتگی عضله ایجاد کردن، (محلی) رجوع ش ...
مجعد، فرفری سایر معانی: پرپیچ و تاب، پرشکن، پرشکنج، شکنج دار، کلج دار [نساجی] جریان
فاسد، خراب، فاسد الاخلاق سایر معانی: (از نظر اخلاقی) منحرف، کژراه، هرزه، فاوا، ترادامن، پتیاره، بد، منحط، تباه
شهوت انگیز، شهوانی، شهوت زا، وابسته به عشق شهوانی
بیگانه، خارجی، عجیب و غریب سایر معانی: غیر محلی، غریبه، (به طور جالب و خوشایند) شگفت انگیز، خارق العاده، کم نظیر، (گیاه شناسی - جانورشناسی) غیربومی، مرموز، خوش رنگ [زمین شناسی] غیربومی، بیگا ...
هوس، علاقه دمدمی، مد زودگذر سایر معانی: (رسم یا مد یا سبک یا رفتار و غیره که برای مدت کوتاهی متداول می شود) رسم زودگذر، مد روز، ناپا، باب
خیالی، بوالهوس، پر اوهام سایر معانی: پر تخیل، پر پندارش، شگرف، طرفه، شگفت انگیز، عجیب و غریب، خیالباف، اهل خواب و خیال، هوس باف، خیال پرداز