کت پیراهن مانند
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ژاکت ویژه خفت کردن دیوانگان سایر معانی: روپوش باز دارنده (که برتن دیوانه های خطرناک و غیره می کنند و جلو حرکت دست و بازوی آنان را می گیرد)، کت بند، ژاکت مهار کننده، هرچیز بازدارنده، بازدار، ...
(به ویژه در اطراف سر سیلندر) آبگردان، مجرای آب سر سیلندر، گرماگیر آبی، کمربند آبی
پوشش، جام، لفاف، پاکت، پاکت نامه، حلقهء گلبرگ سایر معانی: پاکت (برای نامه)، (صفحه ی گرامافون و غیره) لفاف، پیراگیر، پیراگیره [سینما] پوشش لامپ / حباب [عمران و معماری] پوش - پوشش [کامپیوتر] پ ...
حشره، کرم خوراک، کرم ریز، کارتنه، جمنده سایر معانی: (جانورشناسی) حشره (رده ی بزرگ insecta که بندپا و بند تن هستند) خرفستر، مخنده، (مجازی) جانور موذی، کرم خوراک مثل کرم پنیر و غیره، عنکبوت [ن ...
فنجان، جک زدن، سرزنش کردن سایر معانی: (در اصل) پسر، مرد، آدم (برای تاکید به کار می رود)، (ورق بازی) سرباز (knave هم می گویند)، (اتومبیل و غیره) جک، هر وسیله ی بلند کردن (در فواصل کم)، درشت، ...
ملوان، دریا نورد، بحر پیما سایر معانی: ناوی
پتو، پنهان سازی، بسته بندی کردن، لفاف کردن، لفافه دار کردن، پنهان کردن، پیچیدن، پوشانیدن، قنداق کردن سایر معانی: (دور چیزی) پیچیدن، حلقه کردن، فراگرفتن (دور چیزی را)، پیختن، لفاف کردن یا شدن ...